نامزد من به زنها نگاه می کند و وقتی که من این کار او را جبران می کنم و به مردها نگاه می کنم اعتراض کرده و حسادت می کند. چرا؟ ما در این مقاله با سه مرد نامزد شده، مجرد، و متاهل صحبت کردیم. نظرات آنها را با همدیگر می خوانیم.مرد نامزد شده: این رفتار همسر شما ناشی از یک نا امنی و رعایت استاندارد مضاعف است. وقتی نامزد شما به زنی غیر از شما نگاه می کند، یعنی او را تحسبن می کند مثل این که اگر شما کیکی با طعم توت فرنگی را ببینید به او خیره می شوید و از خوردن آن لذت می برید همچنین از خوردن کیک قرمز رنگ دیگری هم لذت می برید. اما زمانی که شما به کسی غیر از نامزدتان نگاه می کنید، او نمی تواند ببیند که شما کسی غیر از او را تحسین می کنید و از دیدن او لذت می برید.(مثلا شما فرض کنید که کیک توت فرنگی لذت بخش تر از کیک قرمز رنگ است) زیرا او می ترسد که شما پیش خودتان خیال کنید که او بهتر از نامزدتان یا پولدارتر از اوست و شوهرتان را به او بفروشید.
مرد متاهل:
من یک خانمی را می شناسم که با آقایان به راحتی صحبت می کند حتی بدون اینکه ذره ای خجالت بکشد اما وقتی همسرش با خانم ها راحت ارتباط برقرار می کند حسادت می کند. پاسخ او به این کارش شبیه مردهاست: او می داند که به دنبال تغییر دادن رابطه و تجدید فراش نیست بنابراین از نظر او کارش ایرادی ندارد.اما چنین جوابی را برای واکنشش نسبت به کار شوهرش ندارد. او این کار شوهرش را یک خطر جدی محسوب می کند.
اما یک مورد خاص وجود دارد که مربوط به خانم ها و آقایان می شود و همه ما آن را می دانیم. ما میدانیم که خانم ها همه به طور طبیعی تک همسری هستند و آقایان به طور طبیعی در این اصل بیقاعده هستند. درست است؟
پس نظر همه مردهاست که نگاه کردن به زنی غیر از همسر خودشان کاملا بی عیب بوده و است اما همه ما می دانیم که هدف او از این کار وابستگی عاطفی نیست. و مردها هم می دانند که شما تنها کسی هستید که برای همیشه نسبت به یکدیگر دلبستگی و وابستگی عاطفی دارید.
مرد مجرد:
این کار به این علت است که مردها در کل بچه هستند. من فکر می کنم بیشتر مردها این مشکل را دارند(مشکل حسادت). او حسادت می کند زیرا حسود است اما حقیقت را می گوید. مردها معتقدند که رابطه جنسی و عشق با یکدیگر رابطه ای ندارد و به طور کلی از همدیگر جدا هستند. وقتی مردی به زنی چشم چرانی می کند دلیل نمی شود که نسبت به همسرش احساس بدی دارد. یک مرد ممکن است به یک بولدوزر نگاه کند و این نگاه کردن او دلیل نمی شود که او می خواهد که آن بولدوزر برای او باشد. پس اگر همسرتان را هنگام نگاه کردن به زنی دیدید و مچ او را گرفتید نترسید. دلیل نمی شود که همسرتان در پی یافتن همسری جدید است و شما را دوست ندارد. من فکر می کنم که اغلب مردها نسبت به نگاه کردن همسرشان به شخص دیگری حسادت می کنند و پیش خود خیال می کنند که شاید می خواهد کسی بهتر از من پیدا کند.
حد و حدود روابط جنسی در دوران عقد چیست؟
من در آستانه ازدواج با دختری هستم ولی می خواهیم فعلا عقد کنیم و تا چند سالی به همین منوال بمانیم ولی من درباره حد و حدود رولبط جنسی در این دوران هیچ نمی دانم لطفا مرا راهنمایی کنید ممنون و سپاسگذارم
پاسخ
در این خصوص باید گفت تقریبا هیچ محدودیتی در روابط جنسی بین زن و شوهر وجود ندارد، چه در عقد موقت و چه در عقد دائم ، ولی متعارف این است که در مدت عقد موقت با دختر باکره دخول انجام نشود ، چه از دبر ( پشت ) و چه از قبل ( جلو ) و در دوران عقد دائم هم دخول از دبر ( پشت ) مکروه موکد است.
و اجازه ی زن یا عدم اجازه ی وی تاثیری در حکم ندارد.
پیشنهاد می شود ، مدت عقد را زیاد طولانی نکنید ، مخصوصاً عقد دائم را...
اما در مدت عقد دائم هر نوع استفاده و لذت بری مرد از زن و بالعکس بسیار نیکو است و زن حق ندارد از لذت بری مرد ممانعت به عمل آورد، و نیکو است ، مرد از نظر جنسی زن را ارضا کند چرا که امام صادق (ع) می فرماید: اگر یکی از شما با همسرش جماع کند و او را ارضا نکند اگر آن زن به یک سیاه زنگی دست پیدا کند به او بیاویزد.
در مورد سن ازدواج راهنمایی بفرمایید
در مورد سن ازدواج راهنمایی بفرمایید من 27 سال سن دارم ولی هنوز فکر می کنم زوده
•
پاسخ ...
سن در ازدواج از دو نظر دارای اهمیت است : یکی از نظر روانی و دیگری از نظر فیزیولوژیکی .
1- جنبه روانی:
انسان در فرایند رشد از نظر روانی در سنین مختلف دارای ویژگی های متفاوت است. روان شناسی کودک با روان شناسی نوجوان، جوان و پیر متفاوت است. خصوصیات روانی یک نوجوان با ویژگی های روانی یک فرد سالخورده در اکثر زمینه ها قابل مقایسه نیست. بنابراین ازدواج یک مرد پنجاه یا شصت ساله با یک دختر 18 ساله به دلیل تفاوت فاز روانی به سعادت و خوشبختی نمی انجامد. دیر یا زود به علت عدم ارضای نیازهای روانی، این عروس جوان با دلمردگی به انتظار مرگ شوهر کهنسال خود روزشماری می نماید ، یا خواهان طلاق می شود. از سوی دیگر این مرد کهنسال برای ارضای نیازهای همسر جوانش مجبور به تظاهر به جوانی و رفتارهای نامناسب با سن خود می شود و در نتیجه او نیز از مسیر طبیعی زندگی خارج می گردد و از نظر اجتماعی زبانزد خاص و عام می شود ؛ و در مجالس و محافل ممکن است همسرش را با فرزندش اشتباه بگیرند و همه جا مجبور است وضعیت خود را توجیه کند. او برای کسب رضایت همسرش ، چنانچه ثروتمند باشد به خریدن جواهرات و لباس های گران قیمت و خانه و اتومبیل متوسل می شود و چنانچه عالم باشد کتاب ها و آثار خود را به او تقدیم می کند؛ ولی هیچیک از اینها او را ارضا نمی نماید. عکس این حالت ، یعنی ازدواج زن پیر با مرد جوان نیز همین وضع را خواهد داشت. بنابراین کسانی که قصد ازدواج دارند نباید تحت تأثیر پول، مقام اجتماعی، مقام علمی و سایر امتیازهای ارزشمند، سن همسر آینده خود را نادیده بگیرند.
2- جنبه فیزیولوژیکی:
علاوه بر جنبه های روانی، ارضای غرائز جنسی خود مسئله مهمی است. پیرمردی که توانایی عمل جنسی او کاهش یافته و ازدواج وی با یک همسر جوان بیشتر جنبه ی صحبت و دیدار دارد، قادر نیست به غرایز جنسی همسر خود پاسخ دهد. به قول سعدی " زن جوان را تیری بر پهلو ، به که پیری !". واقعیت امر چنین است جوانی که در کنار پیری نیاز به ارضای غرائز جنسی دارد ( و او توانایی این کار را ندارد ) جز ملال و سرخوردگی در ازدواج چیز دیگری نصیبش نمی شود. بنابراین چنین ازدواجی به هیچ وجه فرجام خوبی نخواهد داشت و پایانش فساد و انحراف یا دلمردگی و آرزوی نجات از این بحران خواهد بود.
سن مناسب برای ازدواج
سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمی مختلف متفاوت است؛ معمولاً در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پایین تر ، و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر است. مهم نیست که فرد در چه سنی بالغ می شود ، این است که دختر و پسر احساس کنند از نظر فیزیولوژیکی و روانی نیاز به ازدواج دارند. تشخیص زمان مناسب ازدواج از سوی دختر و پسر تازه بالغ مشکل است . در این مورد راهنمایی پدر و مادر و مشاوره با مشاور خانواده ضروری است. معمولاً چون دختران از نظر رشد بدنی و روانی از پسران جلوترند و رشد آنان سریعتر است ، زودتر بالغ و برای ازدواج آماده می شوند. به همین علت در اسلام سن تکلیف دختران نـُه سال و پسران 15 سال می باشد.
در اینجا ذکر این نکته لازم است که چون اسلام دین جهان شمولی است ، بنابراین حداقل سن تکلیف برای تمام مناطق اعم از سرد و گرم مشخص گردیده ؛ یعنی در روی زمین مناطقی هست که دختر در نـُه سالگی بالغ است ولی این بدان معنا نیست که این دختر 9 ساله باید الزاماً ازدواج کند. ازدواج زمانی واجب است که شرایط آن از نظر فیزیولوژیکی، روانی ، فرهنگی و اقتصادی فراهم باشد و چنانچه انجام نگیرد فرد به گناه بیفتد. در ایران به طور عرف اکثر دختران بین 18 تا 25 سال ازدواج می کنند. پسرها نیز در روستاها در سنین پایین تر و در شهرها بین 25 تا 30 و گاه تا 35 سالگی ازدواج می کنند.
تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است. گاه تفاوت سن تا ده سال هم مشکلی ایجاد نمی کند. یکی از فرمول هایی که در این مورد پس از آمارگیری های سن ازدواج پیشنهاد شده ، آن است که در سنین پایین تر ، نصف سن پسر به اضافه هفت سال سن مناسبی برای دختر خواهد بود. ولی این به هیچ وجه فرمول قطعی و یا استاندارد محاسبه شده ای نیست؛ آنچه در این مورد می توان به طور قطعی پیشنهاد نمود آن است که بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد.
در مورد دختر و پسری که برای بار اول می خواهند ازدواج کنند و بین 18 تا 30 سال دارند، اختلاف 5 تا6 سال مناسب است؛ یعنی به علّت رشد سریع دختران، اگر پسر پنج تا شش سال بزرگتر باشد از نظر روانی و فیزیولوژیکی وضع مناسبی خواهد داشت
نحوه خواستگاری از یک دختر چگونه باید باشد؟
نیازهای عاطفی و غرایز دیگر در ایام جوانی، آدمی را به سوی «دوست داشتن و عشق ورزیدن» سوق میدهد که البته این یک امر طبیعی و غریزی است و کمتر میتوان راهی برای گریز از آن پیدا کرد.
آنچه در این مقوله اهمیت دارد، کنترل عقلایی بر احساسات و پرهیز از مخاطراتی است که ممکن است فرد را به گرفتاریهای مختلف روحی و جسمی دچار سازد.
در حال حاضر برای رهایی از این مشکل، چند راه وجود دارد:
1ـ رسما از دختر مورد نظر برای ازدواج خواستگاری کنید؛ یعنی، با خانواده خود صحبت کرده و به خواستگاری ایشان اقدام کنید و از چیزی هراس نداشته باشید. اگر جواب مثبت شنیدید که با توکل به خدا چند مدتی ایشان را به صورت نامزد به عقد خود درآورید و بعد ازرفع مشکلات و کمبودها، به خانه خود بیاورید. البته در این زمینه عجول نباشید و تحقیقات لازم را انجام دهید.
2ـ اگر پاسخ طرف منفی بود و یا این که شرایط شما برای چنین اقدامی مناسب نبود، در این صورت تصمیم جدی بگیرید که او را فراموش کنید و قاطعانه به تحصیل خود ادامه دهید. برای این که بتوانید برخورد فائق آیید:
اولاً، مطمئن باشید که در صورت اراده حتمی و قطعی، خواهید توانست او را فراموش کنید و حتما موارد بهتر و مناسبتری در آینده،برای ازدواج خواهید یافت.
ثانیا، رابطه و پیوند خود را با خداوند - که مظهر همه زیباییها و کمالها است - محکم کنید.
بدانید که همه زیباییها از اوست و تمامی موجودات، مظهر و شعاعی از جمال و جلال اویند. پس عشقورزی به او، عشق حقیقی است وبقیه عشقها و محبتها همه فانی و گذرا هستند.
ثالثا، سعی کنید با مطالعه، ورزش و اشتغالات دیگر، مجالی برای فکر کردن به موضوعی که برای شما فایدهای ندارد، باقینگذارید.
رابعا، بدانید این شوقها گذرا است و با اندک بهانهای از بین میرود.
هر چند قصد شما در ازدواج با دختری متدین و متعهد، بسیار مقدس و ارزشمند است؛ ولی برای اقدام در موردی که نوشتهاید، توجه به چند نکته ضروری است:
1ـ لازم است قبل از هر اقدامی، در مورد خانواده و شرایط دیگر ایشان تحقیق کنید چه بسا که با تحقیق در این موارد نظر شما دگرگون شود. بنابراین با اطلاع از شهر و محل سکونت خانواده ایشان، با کمک آشنایان و افراد مورد اعتماد خود، تحقیق کنید و به نتیجه برسید. زیرابا یکی دو بار مشاهده ظاهری فرد نمیتوان دقیقا او را شناخت و باید تحقیق در این مسأله حساس و سرنوشتساز همهجانبه و از دقت کافی برخوردار باشد.
2ـ آنچه که تاکنون تجربه شده، دادن پیشنهاد مستقیم به دختر، چندان مطلوب آنان نیست و نوعا با برخوردی تند و منفی پاسخ میدهند. بنابراین پیشنهاد مستقیم، توصیه نمیشود.
3ـ شما اگر قصد ازدواج دارید و مورد را پسند کردهاید، با پدر و مادرتان صحبت کنید تا از طریق خانواده، با خانواده دختر تماس بگیرید.
4ـ در صورتی که پیشنهاد فوق برایتان مقدور نبود. از طریق دوستان متأهل اقدام کنید و نظر دختر را جویا شوید، اگر مثبت بود در آن صورت اقدام نمایید.
امید است زندگی خوبی را در آینده داشته باشید، انشاءالله.{
چرا بعضی آقایون به خانمها دروغ میگن
10 نشانه و دلیل برای خیانت در مردان!
--------------------------------------------------------------------------------
دلیل شماره 1
از بین رفتن عشق و علاقه
افسوس که پس از گذشت زمـان طـولانــی با هــم بـودن، بـرخــی مـردان آن عــشـق و عــلاقه و احـساساتـی را که در ابتدا به همسرشـان داشتند، از دست میدهند. اما این رابطه به جزئی از وجودشان مبدل شـده. جـدایی بسیار دردناک و تاثر برانگیزاست. پس بجای جدایی باید چاره ای اندیشید و به زندگی شیرین در کنار هم ادامه داد.
دلیل شماره 2
عدم جذابیت همسر
سر کردن مدت طولانی با یکدیگر گاهی اوقات باعث تنبلی و سستی زنان می شود. به این معنا که دیگر به سر و وضع خود نرسیده و جذابـیـتی نـدارد و مانـنـد گـذشته به شیفتن شوهرشان نمی پردازند. مرد نیز دیـگر همـسرش را زیبـا نیـافته و زنـدگی با او هیجان و لذت قدیم را نخواهد داشت.
دلیل شماره 3
سهل انگاری زنان
اکثـر زنـان خـیـلی سـریـع و راحت شوهرشان را بخـاطر رفتارهای بی وفـا مـنـشـانـه او می بخشند که این موضوع شاید به دلیل ترس از تـنـهایی و یا فطرت رقیق القلبی زنان باشد.حتی ممکن است برخی از زنان خود را مقـصر اصلی خیانت شوهرشان پنداشته و قدمهایی رابرای بهبود روابطشان بردارند.این واقعیت که بسیاری از زنان به شوهرشان اجازه گریز از جرم و جنایت را میدهند ممکن است موجبات مضاعف شدن مشکلات آنها را فراهم آورد.
دلیل شماره 4
اخلاق و رفتار غیر قابل تحمل همسر
رفتارهای زشـت، نــق زدنــهـای دائـمی، نزاع ها و مجادله های فراوان دسـتور العمـل مناسبی برای ایجاد سردرد است و در تصـور برخـی مـردان ( البته به غلط )، خـیـانت بهترین راه فرار از جهنم خانه بوده و بهتر از آسپرین به درمان سـردرد کمک می کنــد.
دلیل شماره 5
بولهوسی و هوسرانی
این یک حقیقت غیر قابـل انـکـار اسـت کـه مـردان هوسران توانایی "نه" گفتن در روابط جنسی را نُـدارنـد. بـا ایـنـکه آنـهـا بـطـور هـمیـشـگـی با پـیشـنهادات جـنسی بمباران نمیشوند، گاهی ممکن است موقعیتی ایستادگی ناپذیر برایشان پیـش آید. در ایـن زمان مردان بی جنـبه و هوسـبـاز تصـور می کنـنـد کـه این موقـیت شاید دیـگر هرگز در زندگی آنها ایجاد نشود و تن به زشتی میدهند.
دلیل شماره 6
عقده های جنسی
بعضی مردان مایلند بدانند که چقدر از لحاظ جنسی برای دیگر زنان جالبند و در روابط طولانی این سوال برایشان پـیش می آید که آیا هنـوز در بازار خریداری دارند یا خیر که یافتن این پرسش ممکن است آنها را بـرای رسـیدن بـه اهداف غیر مشروعشان سوق دهد.
دلیل شماره 7
بی خطر شمردن خیانت
ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد. این ضرب المثل قدیمی تازمانیکه دوربین مدار بسته ای برای کنترل مردان وجودنداشته باشدحقیقتی محسوب میشود. برخی تصور می کننـد که اگر خیانت بکنند کسی متوجه نشده و به کسی نیز صـدمـه ای نـخـواهـد رسیـد و ایــن استـدلال را بهانـه ای بـرای انـجام عـمـل زشـت خود برمیشمارند. اما توجه داشته باشـیـد که هـر قـدر مـردان به دلیل عدم کنترل حیله گر تر شوند، زنان به همان اندازه شبکه جاسوسی و کنترلی خود را گسترش خواهند داد.
دلیل شماره 8
زیاده خواهی و تنوع طلبی
برخی از مردان بدلیل داشتن میل به زیاده خواهی و تنوع طلبی و هیجانات کاذب و زود گذر به این عـمل زشـت تن می دهند. آنها به زن به دیده "غنیمت جنسی" می نگرند و با وجود یک زن در زندگی، تصور می کنند فرصتهای زیادی را از دست داده اند.
دلیل شماره 9
خیانت همسر
برخی از مردان به بی وفایی و انحراف هـمسـر خـود پـی برده و تـنـها راه آرام کـردن و فرونشاندن خشم خود را در مقابله به مثل می یابند که عملی غیر منطقی مینماید. ( اگر فیلم eyes wide shut را دیده باشید؛ این مورد را دیدهاید.)
دلیل شماره 10
عدم رقبت همسر به داشتن روابط جنسی
برخی از زنان در روابط زناشویی با شوهر خود ممکن است تمایل به این روابط را از دست داده و یا کمتر به این موضوع اهمـیت دهـنـد که ایـن امـر مـمـکن اسـت باعـث فشارهای روانی و جسمانی به مرد شده و منجر به کج روی او گردد.